معراج نیوز

پایگاه خبری معراج نیوز

نگاهی به سبک زندگی همرزمان شهیدحاج قاسم سلیمانی

به گزارش معراج نیوز، پنج سال از شهادت، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و همراهانش می گذرد. روزهایی که یادآوری خاطراتش هنوز هم دلها را به درد می آورد. همراه با حاج قاسم ۴ نفر از همرزمانش هم به شهادت رسیدند. ۴ مدافع حرم و سربازی که سالها در کنار فرمانده از حرم آل الله دفاع کردند و حتی در لحظه شهادت هم فرمانده خود را تنها نگذاشتند. ۱۳ دی ماه، پنجمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی و همرزمانش بهانه ای شد سراغ خانواده شهیدان حسین پورجعفری، هادی طارمی، شهروز مظفری نیا و وحید زمانی نیا برویم تا برایمان از سبک زندگی و خاطرات این شهدا بگویند.


شهید پورجعفری محرم اسرار حاج قاسم بود
شهید حسین پورجعفری را همه به عنوان دوست و محرم اسرار حاج قاسم می شناسند. وی متولد ۱۳۴۲ گلباف کرمان است و آشنایی اش با حاج قاسم به سال ۶۳ و ۶۴ باز می گردد. محمدحسین پورجعفری فرزند شهید پورجعفری می گوید: « از بابا شنیده ام وقتی مسئول دبیرخانه لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود با سردار سلیمانی آشنا شد. بابا سال ۷۶ به نیروی سپاه قدس پیوست و تا لحظه شهادت سردار، همیشه کنارش بود.» شهید پورجعفری به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد. فرزند شهید برایمان تعریف می کند: « بابا حسین به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد و همیشه می گفت اول، دوم و سوم خواندن نماز اول وقت، بچه ها یادتان باشد به کار بگویید نماز دارم نه به نماز بگویید کار دارم. احترام به بزرگترها و پدر و مادر برایش خیلی مهم بود. یادم هست سال ۸۱ خانواده ام تهران زندگی می کردند و من در کرمان دانشجو بودم، ماهی یکی و دو بار تهران می آمدم. وقت رفتن بابا مرا تا راه آهن می رساند خیلی تاکید داشت درس بخوانیم و همیشه از اثرات احترام به بزرگترها برایم می گفت.» دوستان مشترک شهید پورجعفری و سردار سلیمانی، شهید پور جعفری را مخزن اسرار حاج قاسم می نامیدند. محمد حسین از رفاقت بابا با حاج قاسم می گوید: « بابا و سردار سلیمانی نه تنها دو رفیق بلکه با هم برادر بودند به قول خواهرم آنها مانند صدف و مروارید بودند و حتی لحظه شهادت هم همدیگر را تنها نگذاشتند.» محمدحسین از روزی که خبر شهادت پدر را شنید برایمان تعریف می کند: « صبح روز ۱۳ دی ماه، ساعت حدود ۶:۲۰ صبح بود که تلفن همراهم زنگ خورد، خواهر کوچکم بود با اضطراب گفت تلویزیون را روشن کن. پرسیدم چی شده؟ گفت فقط تلویزیون را روشن کن. اصرار کردم گفت سردار سلیمانی شهید شد، فکر کنم بابا هم شهید شده، خشکم زد از سر و صدای من مادر و همسرم بیدار شدند تلویزیون را روشن کردیم گوینده داشت خبر شهادت سردار سلیمانی و همراهانش را اعلام می کرد.»


شهروز آسمانی بود و در زمین آرامش نداشت

شهید شهروز مظفری نیا فرمانده تیم حفاظت حاج قاسم هم یکی دیگر از کسانی است که همراه با وی به شهادت رسید. شهید مظفری نیا متولد تیرماه سال ۱۳۵۷ بود. آن طور که برادر شهید می گوید: آشنایی شهید مظفری نیا با حاج قاسم به ۱۲ سال پیش بازمی گردد. برادر شهید مظفری نیا از ویژگی های برادر شهیدش می گوید: «داداش شهروز فردی جدی، شجاع و تیزبین بود. شجاعت و مهربانی اش زبانزد همه بود. همه خاطراتم با او به مسافرت های خانوادگی و دورهمی های خانواده بازمی گردد. خوش مسافرت بود و همیشه سعی می کرد در مسافرت ها به همه خوش بگذرد.» برادر شهید معتقد است: شهید مظفری نیا هیچ وقت از کارها و همراهی اش با سردار سلیمانی برایشان نمی گفت. او می گوید: « این اواخر رفتارش جور دیگری شده بود انگار زمینی نبود و باید پر می کشید. در آخرین دیدارمان موقع خداحافظی نگاهش دلشوره عجیبی به دلم انداخت. به یاد دارم شب قبل از شهادتش خانه مادرمان بودیم. مادر تدارک ناهار فردا را می دید تا وقتی شهروز از ماموریت آمد ناهار را همه با هم بخوریم. صبح روز جمعه ۱۳ بهمن ساعت ۷ صبح همسرم مرا از خواب بیدار کرد با دیدن خبر زیرنویس برنامه شبکه ۶ از شهادت حاج قاسم و همراهانش مطلع شدم. حالا دلیل آن همه دلشوره ام را می دانستم شهروز برای همیشه از پیش ما رفت.»


اخلاص هادی باعث شد در راه اهل بیت(ع) شهید شود
شهید هادی طارمی از دیگر همراهان شهید سلیمانی است که در حمله موشکی پهباد آمریکایی به خودرو حامل سردار سلیمانی و همراهانش به شهادت رسید. وی متولد دی ماه سال ۱۳۵۸ بود. برادر شهید از خصوصیات اخلاقی او تعریف می کند: « هادی عاشق امام حسین(ع) بود. از بچگی در مراسم عزاداری امام حسین(ع) شرکت می کرد، بعد از ازدواجش هم ماه محرم و ایام فاطمیه در خانه اش مراسم عزاداری اهل بیت(س) را برگزار می کرد. او اگر چه بچه مظلومی بود اما نسبت به کشور و ناموسش حساس بود و هیچ وقت حرف زور را نمی پذیرفت.» خانواده شهید طارمی معتقدند: « هادی مطیع دستور اسلام بود. او خالصانه زندگی کرد، به نظرم خلوص نیت و اخلاص هادی باعث شد تا در راه اهل بیت(ع) شهید شود.» شهید جواد طارمی پسر بزرگ خانواده طارمی هم در دوران جنگ به شهادت رسیده است. مهدی برادر بزرگتر هادی معتقد است: وقتی جواد در جنگ شهید شد، هادی ۳ سال داشت پیکر جواد بعد از ۱۱ سال بازگشت آن زمان هادی ۱۴ ساله بود درست دوران شکل گیری پایه های اخلاقی اش، دیدن پیکر جواد که برای دفاع از اسلام به شهادت رسیده بود روی هادی خیلی تاثیر گذاشت. به نظرم هادی همان روزها راهش را که دفاع از اسلام بود انتخاب کرد.» مادر شهید طارمی با وجودی که یک فرزند دیگرش هم در جبهه ها به شهادت رسیده بود مانند همه مادران هر بار که هادی ماموریت می رفت دل نگرانش می شد و نذر و نیاز می کرد تا فرزندش سالم بازگردد. خانواده طارمی از روزی که خبر شهادت هادی را شنیدند می گویند: « آن روز پدر هادی خبر شهادت سردار سلیمانی را به مادر داد. می دانستیم هادی هم همراه سردار است با شنیدن این خبر دلمان لرزید، برادر هادی برای مادر قرآن آورد و با هم شروع به خواندن آیات کردن تا با خواندن آیات قرآن دلشان آرام بگیرد.


وحید عاشق امام حسین(ع) بود
شهید وحید زمانی نیا، جوان ترین فرد تیم حاج قاسم در روزی که به شهادت رسیدند، بود. زمانی نیا متولد تیرماه ۱۳۷۱ بود، از سال ۹۴ وقتی شنید حرم اهل بیت(س) مورد حمله قرار گرفته است به عنوان مدافع حرم راهی سوریه شد. برادر شهید تعریف می کند: « وحید بچه هیئتی و عاشق امام حسین(ع) بود. وقتی ۱۰ سال داشت آموزش حرفه ای تکواندو را شروع کرد و تا دان ۳ تکواندو پیش رفت. مانند بسیاری از جوانان ولایت مدار از شنیدن خبر حمله به حرم حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) آرام و قرارش را از دست دد. سرانجام داوطلبانه به عنوان مدافع حرم به سوریه رفت.» برادر شهید حرف هایش را ادامه می دهد: « وحید در عملیات آزاد سازی حلب مجروح شده و ۴۰ درصد از ریه اش را از دست داده بود. وقتی مرخصی آمد چیزی در این باره به ما نگفت. موقع ورزش کردن مشکل داشت به اصرار دکتر بردیم، آنجا بود که فهمیدیم شیمیایی شده و ریه اش آسیب دیده است.» شهید زمانی نیا با همه جسارت و شجاعتش همیشه با بچه ها مهربان بود. برادر شهید از خاطرات او می گوید: « وقتی خانه بود اوقاتش را با بچه ها سپری می کرد با برادرزاده هایش فوتبال و منچ بازی می کرد. وحید شیطنت های خودش را داشت و سر و صدایش باعث می شد تا همیشه حضورش در خانه مشخص باشد.» شهید زمانی نیا در آخرین ماموریت به خواست خود حاج قاسم با او همراه شد. برادر شهید می گوید: « آن هفته استراحتش بود قرار بود یکی دیگر از دوستانش به جای وحید برود، دوستش به وحید گفته بود من نمی توانم بروم. شهید مظفری نیا به وحید گفته بود حاجی شخصا به من گفته به وحید زمانی نیا بگو با ما باشد.» شهید وحید زمانی نیا به گفته خانواده اش اگر چه دهه هفتادی بود و جنگ و حضرت امام خمینی (ره) را ندیده بود، اما فرد معتقدی بود و به اعتقادات دینی اهمیت بسیار می داد. برادر شهید می گوید: « به یاد دارم وقتی وحید اولین حقوقش را گرفت آن را خمس داد. همیشه وقتی ماه محرم و ایام فاطمیه می شد، وحید پیراهن مشکی بر تن می کرد. قبل از شهادتش برای ایام فاطمیه پیراهن مشکی خریده بود که به درخواست مادرم هنگام دفن کنار پیکرش گذاشتیم.» خانواده شهید زمانی نیا خبر شهادت او را مانند بسیاری از افراد از طریق تلویزیون شنیدند. برادر شهید می گوید: «آن روز دوست وحید زنگ زد و پرسید از وحید چه خبر مادرم گفت: وحید با حاجی رفته ماموریت. دوستش گفت وقتی آمد بگویید با من تماس بگیرد. بعد از تلفن دوستش تلویزیون را روشن کردیم مجری داشت خبر شهادت سردار سلیمانی و همراهانش را اطلاع می داد.»

کد خبر : ۱۴۰۳۱۰۱۰.۰۱